خاطرات سورنای نازم

۳ماه و ۱۳ روز

سلام ببخشید پسرم که انقدر دیر به دیر مینویسم اخه گل پسرم اجازه نمیده بیکار شم قربونش بشم پسر خوشگلم روز به روز شیرینتر میشی خدا رو شکر دلدردات خوب شدن و دیگه اذیت نیستی علاقه زیادی به حرف زدن داری. وقتی باهات حرف میزنیم بلند میخندی و از خودت صدا درمیاری بیشترین کلمه ای که میگی هم اگو هست که یه جورایی شده تکیه کلامت😍 موقع خوشحالی. ناراحتی. تعجب و حتی گله اونو میگی عاشق اینی که سرپا رو پاهات بایستی دورت بگردم که انقدر زود داری همه چی رو یاد میگیری یه چیزی امروز برا اولین بار وقتی به شکم خوابوندمت تونستی کامل سرتو بیاری بالا و یه مدت طولانی اونطوری اطرافتو ببینی😍 قبلا هم‌پیش میومد سرتو بالا بگیری ولی این سری خیلی کامل...
26 تير 1396

۳ماهگی

پسرم ۳ماهه شدی دو روز پیش ۳ماهت تمام شد پسرک گلم😚 خیلی خوشحالم داری هر روز بزرگتر و آقاتر میشی چند روزه عادت کزدی هی ملچ مولوچ میکنی و خیلی بامزه است برای ما😃 تازه دستاتم همش تو دهنتن😅 گاهی پستونک میدم که دستتو نخوری☺ جدیدا تو هر وعده شیر بیشتری میخوری اما بین ساعات شیرخوردنت فاصله افتاده دیگه کم کم داری مثل یه مرد واقعی میشی پسرکم باهامون حرف میزنی گاهی خودت با دستات بازی میکنی خنده هات بیشتر و بلندتر شدن انگار مامان و بابا رو دیگه میشناسی وقتی تو بغل کسی هستی که نمیشناسیش چشمتو از ما برنمیداری🙂😚   خیلی هم پسر ناز و بامزه ای شدی همه عاشقتن😍😍   گاهی سرتو میزاری رو سینم و راحت میخوابی که اون لحظه انگار دن...
16 تير 1396

دو ماه و سه هفته

ببخشید پسرک مامان که انقدر دیر میام سراغ وبلاگت پسرم دیگه داری ۳ماهه میشی هزار ماشالله خدا رو شکر دیگه حسابی آقا شدی عزیزم با مامان و بقیه حرف میزنی. عاشق اینی که باهات حرف بزنن و تو هم به زبون خودت جواب بدی کلماتی که در حال حاضر میگی که در واقع کلمه نیستن فقط یه سری صدا هستن اینا هستن:  آگو. گوا. اَوو قربونت بشم مامان عاشق حرف زدنته خندیدنت هم اگاهانه شده. وقتی قربون صدقت میرم برام میخندی. گاهی هم خنده صدادار😍 تو خواب هم میخندی مامان بمیرم الهی از یه ماهگیت تولدت کولیک گرفتی و تا نزدیک دوماهگی شبا گریه ها و جیغای شدیدی داشتی که دلمون رو هلاک میکرد بردمت دکتر و الان شکر خدا بهتری☺ دوماهگیت واکسن زدی که خیلی جیغ ز...
7 تير 1396

شروع وبلاگ

سلام سورنای قشنگ مامان امروز تو ۲ماه و ۱۰ روز داری ازت معذرت میخوام که انقدر دیر برات وبلاگ ساختم بهتر بود از لحظه تولدت وبلاگ میساختم برات و تک تک لحظات قشنگتو توش ثبت میکردم. ولی متاسفانه نشد. انقدر درگیر شدم که اصلا یادم رفت... اشکال نداره از الان شروع میکنم که حداقل تو یه سالگیت نگم کاش از دو سه ماهگیش شروع به نوشتن خاطراتش میکردم. از اسمت شروع میکنم مامانی سورنا رو بابات انتخاب کرد و البته به تائید من رسید☺امیدوارم از اسمت راضی باشی عزیزم سورنا اسم یه سردار موفق ایرانی بوده و در زبان پهلوی به معنی دلیر و نیرومند سورنای من در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۳۹۶ ساعت ۶.۱۵ دقیقه صبح به دنیا اومد. خوش اومدی به زندگیمون پسر قشنگم. اول ...
24 خرداد 1396
1